۱۵ مطلب با موضوع «کتاب» ثبت شده است

هفته‌ی چهل و چند

محمدمهدی در مطلبی که به معرفی کتاب «دختری از پرو» پرداخته نوشته بود: امشب باید از ماریو بارگاس یوسا تشکر کنم، به خاطر هدیه‌ای که به من داد. به خاطر یکی از زندگی‌های بی‌کم‌ و‌ کاستی که به من بخشید. خواندن "دختری از پرو" هیچ‌چیز از تجربه یک زندگیِ کامل "دیگر" کم نداشت... من در این هفته، در لیما، پاریس، توکیو و مادرید بودم. من در این هفته، صاحب دو زندگی بودم.»


من هم این تعبیر را از محمدمهدی قرض می‌گیرم برای معرفی کتاب «هفته‌ی چهل و چند» که دیروز خواندنش را به پایان رساندم؛ این کتاب که بیست روایت از مادری در همین روزها است من را با خودش برد در کنار بیست خانواده‌‌‌‌ مختلف و من از نزدیک شاهد معجزه‌ی عضو جدید بودم که با ورودش همه چیز را دگرگون ساخت از ظاهر تا باطن و از رفتار تا افکار را.


از ریویوی الهام در گودریدز با این کتاب و نشر اطراف آشنا شدم، الهام پس از معرفی و گفتن نظرش در مورد کتاب نوشته بود:‌ «و اینکه این کتاب هدیه‌ی مناسبی است برای تمام کسانی که والد هستند یا در شرف آن.» من هم که همیشه به سلیقه‌ی دوستانم اعتماد دارم، بلافاصله با کتابفروش جدید شهر، تماس گرفتم و در مورد کتاب پرس و جو کردم، گفت فعلا موجود ندارد ولی تا یکی دو روز دیگر برایم تهیه خواهد کرد. کتاب تنها چیزی است که دوست ندارم اینترنتی بخرم. کتاب را باید ورق زد، در دست گرفت، کاغذش را بو کشید، چند خطش را خواند... اصلا خریدن کتاب لذتی جدا از خواندش دارد.


کتاب که رسید رفتم برای تحویل دیدم کتابفروش با سلیقه سری کاملی از کتاب‌های نشر اطراف را آورده، در کنار هفته‌ی چهل و چند، داستان مصور فوتبالیست‌ها را هم خریدم که قبلا در موردش نوشتم.


کتاب را به مریم هدیه دادم چون می‌دانستم خواندن روایت‌های مادرانگی برای او جذاب است و گروهی در تلگرام دارد از مادران. خیلی از نکته‌ها را از همان‌ها یاد گرفته. مریم که به خاطر گرفتاری‌اش کتاب قبلی‌اش را نیمه رها کرده بود، مجذوب این کتاب شد، در میانه‌اش پیشنهاد کرد که من هم بخوانم. حتی چند روایت را هم با هم خواندیم، برای هم و با صدای بلند :)


لذت کامل بردم از خواندن این کتاب. بیست روایت از تعامل با کودکی را می‌خواندم که یک سال و یک ماه و دو روز پیش پا به زندگی‌مان گذاشته بود. در این روایات از مشکلاتی گفته بودند که ما هم داشتیم، دغدغه‌های که ما هم داشتیم، آرزوهایی که ما هم داشتیم. و شنیدن کاری که آن‌ها کردند و تصمیمی که آن‌ها گرفتند برای ما هم جذاب بود و حتی در بعضی از موارد می‌تواست الگوی ما باشد.


در مورد یکی از روایت‌ها قبلا این‌جا نوشتم، تصورم این است که حتی کسانی که پدر یا مادر هم نشده‌اند از این کتاب بهره خواهند برد، زیرا برخی روایت‌ها به قدری زیباست که هیچ چیزی از یک داستان کوتاه خوب کم ندارد و گاه در میانه‌ی روایت حرف‌هایی زده می‌شود که می‌شود چراغی را روشن می‌کند.


موافقین ۳ مخالفین ۰

ما چگونه ما شدیم؟

اجازه بدهید چند سوال از شما بپرسم. به نظرتان ما انسان‌ها کی به وجود آمدیم؟ چگونه؟ چند سال پیش؟ نخستین بار کجا زندگی می‌کردیم؟
دیدگاه‌تان دینی است؟ پدر و مادر همه‌ی ما آدم و حوا هستند که خداوند در بهشت برین، آن‌ها را از گل آفریده و با دمیدن روحش جانشان بخشیده، از میوه‌ی ممنوعه خورده‌اند به زمین فرستاده شده‌اند. صاحب فرزندانی شده‌اند، هابیل و قابیل و دخترانشان و ما از نسل آنانیم.

یا دیدگاهتان اساطیری است؟ اهورا مزدا کیومرث را آفرید، سی سال به تنهایی در کوهستان زندگی کرد و پس از مرگش از خاک او در مهرگان مشی و مشیانه روییدند و از پیوندشان انسان‌ها متولد شدند، سیامک و فرزندش هوشنگ...

آیا از روز نخست پیدایشمان، به همین شکل و قیافه و هیبت بودیم؟ آیا همگی از یک پدر و مادریم؟ چرا عده‌ای سفید پوست و عده‌ی دیگری زرد و سیاهند؟
 
از راز بوجود آمدنشان بگذریم، سوالی دیگر پیش می‌آید. این انسان از روز اول چطور زندگی می‌کرد؟ کجا زندگی می‌کرد؟ چه می‌خورد؟ چطور از خود در مقابل خطرات محافظت می‌کرد؟ گرما و سرما را چگونه تحمل می‌کرد؟ چطور با دیگر انسان‌ها ارتباط برقرار می‌کرد؟

باز به آموخته‌های مذهبی‌تان مراجعه می‌کنید؟ کلمات را از خداوند گرفت و از روز نخست آدم با خدا و شیطان و حوا و فرزندانش تکلم می‌کرد؟ هابیل چوپان بود و قابیل کشاورز؟ این ها را از پدرشان آموخته بودند و او از خداوند؟

یا به آنچه از اساطیر آموخته‌اید؟ هوشنگ آتش و آهن را کشف کرد؟ تهمورث خواندن و نوشتن؟

در مورد پیدایش بشر هزاران سوال برای ذهن‌های پرسش‌گر پیش می‌آید، همینطور هزاران پرسش دیگر در مورد سیر تاریخی زندگانی‌اش بر روی زمین، از روز نخستین تا به امروز و همینطور گمانه‌زنی‌هایی در مورد آینده و سرنوشتش.

کتاب «ساپی‌ینس، گشت و گذاری در تاریخ بشر» نوشته «یوال نوح حراری» که با ترجمه «محسن مینوخرد» توسط نشر چشمه منتشر شده است سعی می‌کند به این سوالات پاسخ دهد. این کتاب که با عنوان «انسان خردمند» نیز در سایر ترجمه‌ها منتشر شده است، با توجه به مستندات علمی موجود در مورد انسان نوشته است. از بدو پیدایشش تا امروز. اینکه چطور به وجود آمد، چطور توانست بماند و به جایگاه کنونی‌اش برسد.

این کتاب در مورد چهار انقلاب که زندگی بشر را دگرگون کرده‌اند صحبت می‌کند. انقلاب شناختی، انقلاب کشاورزی، انقلاب صنعتی و انقلاب علمی. همچنین کتاب در مورد مباحث مهمی چون به وجود آمدن شهرها، فرهنگ‌ها، امپوراطوری‌ها، پول، ادیان، حقوق بشر، مدرنیته و... بحث می‌کند.

و جالب‌ترین قسمت کتاب از نظر من نظریاتش در مورد آینده بشریت است، آیا نوع بشر به دست خودش نابود خواهد شد و یا به انسانی خداگونه تبدیل خواهد شد.

خواندن این کتاب را به همگی پیشنهاد می‌کنم، امیدوارم سوالات خوبی در حین خواندنش برایتان مطرح شود.




موافقین ۱ مخالفین ۰

چنین کنند فوتبالیست‌ها

روایت مصور داستان فوتبالیست‌ها

معمولا کتاب‌هایم را با توجه به پیشنهاد‌ها، نام نویسنده و یا حداقل از روی ستاره‌های گودریدزش می‌خرم اما راستش در مورد این کتاب این گونه نبود، رفته بودم برای مریم کتاب هفته‌ی چهل و چندم را (طبق آن معیارهایی که گفتم) بخرم که این کتاب را از همان نشر(+) دیدم، تورقی کردم و نام چند فوتبالیست محبوبم را دیدم و خریدمش. و اتفاقا از خواندنش لذت فراوانی هم بردم.

حسی که به این کتاب داشتم، از همان جنسی بود که موقع خواندن کتاب «چنین کنند بزرگان» ویل کاپی داشتم. البته حسی ضعیف‌تر چون شخصیت‌های این کتاب بجای کلئوپاترا، اسکندر کبیر و نرون فوتبالیست‌هایی مثل مارادونا، فرانکو بارزی و اریک کانتونا هستند.

این کتاب در مورد حدود ۷۰ فوتبالیست مطرح نوشته شده است، از علت شهرتشان، از چیزهایی که به فوتبال مدرن اضافه کرده اند، از لحظات مهم حرفه‌ایشان و حتی حواشی عجیب و گاها منفی زندگی آن‌ها که باعث شده این کتاب رنگ طنز بگیرد، طنزی که گفتم از جنس کتاب چنین کنند بزرگان است.

پشت جلد کتاب در مورد قلم طنز نویسنده نوشته بود: ساختاری مثل کوه یخ دارد و رضایت عمیق‌تر زیر آب است و لایه‌ی اولیه‌ی لذت هر جوکی کمترین بخش آن.

پی‌نوشت:

البته این کتاب برای کسانی است که طرفدار فوتبال هستند و سایرین قطعا از خواندنش لذت کمتری می‌برند. من به شخصه از جام ملت‌های آسیای ۹۶ و جام جهانی ۹۸ همه فوتبال‌ها را خیلی جدی دنبال می‌کنم، هم اخبارش هم حواشی‌اش را، حتی بخش عمده‌ای از ویکی‌پدیا گردی‌ام فوتبالی است. اما باید اعتراف کنم که نزدیک به نیمی از آنچه در این کتاب خواندم برایم تازگی داشت و خواندن آنچه پیش از آن هم می‌دانستم برایم جذاب بود. چون شیوه نگارشش را دوست داشتم.

این کتاب البته در ادامه یک روایت مصور دیگر نگارش شده به نام روایت مصور تاریخ فوتبال، امیدوارم آن کتاب را هم به زودی و در فرصتی مناسب بخوانم.

گوشه‌ای از این کتاب را قبلا این‌جا نوشتم.



موافقین ۲ مخالفین ۰

کتاب‌هایی که در سال ۲۰۱۸ خواندم با اندکی توضیح

سال ۲۰۱۸ برعکس ۳ سال قبلش نتوانستم چالش کتابخوانی گودریدزم را کامل کنم و فقط ۱۸ تا کتاب خواندم، دقیقا نیمی از هدفی که تعیین کرده بودم.

اما از کتاب‌خوانی‌ام در این سال کاملا راضی‌ام. هم به این دلیل که کتاب‌های خوبی خواندم و هم اینکه بخشی از اوقات فراغتم را صرف ورزش کردم. امروز قصد دارم در این پست تعدادی از این کتاب‌ها را که در این سال خواندم را مختصرا معرفی کنم.

- سفرنامه برادران امیدوار

عبدالله و عیسی امیدوار در دهه سی شمسی سفری به دور دنیا را با موتورسیک‌هایشان شروع کردند و طی حدود ۱۰ سال تقریبا تمامی دنیا را گشتند؛ این کتاب هم حاصل خاطراتشان از این سفر ماجراجویانه است.

آنچه این دو برادر در این سفر تجربه کرده‌اند من آن را لذت ناب می‌نامم، به نظر من ایشان لذتی از این سفر برده‌اند که حتی کمتر شاه و سلطانی در طول تاریخ چشیده است. آن‌ها دنیا در نقطه‌ی عطف بین گذشته و دنیای مدرن کنونی گشته‌اند، هم ابزارش را داشته‌اند را بتوانند بدون مشقت به تمامی نقاط دنیا سفر کنند و تمدن‌ها هنوز جهانی نشده بودند و اصالت خودشان را حفظ کرده بودند.

آن‌ها در هند، تبت، تایلند، قطب شمال، کوه‌های آند، جنگل‌های آمازون، صحرا، قاره آفریقا و... چیز‌هایی را از نزدیک دیدند، شنیدند، چشیدند و بوییدند و لمس کردند که شاید دیگر حتی وجود خارجی نداشته باشند و به خاطر سیاست، افتصاد و تکنولوژی جدید باید در موزه‌ها و تاریخ(اگر سانسور نشده باشند) دنبالشان گشت.

خواندن این کتاب را به همگی پیشنهاد می‌کنم چون گفته‌اند وصف العیش نصف العیش، اما نه نسخه چاپی، لطفا سختی به خودتان بدهید و نسخه پی‌دی‌اف چاپ دهه‌ی ۴۰اش را بخوانید، چون در نسخه‌ی چاپی‌ای که من از این کتاب دیدم انسان بدسلیقه‌ای گوشه‌هایی از کتاب را حذف کرده بود.

- از دو که حرف می‌زنم از چه حرف می‌زنم

- راهنمای مقدماتی دویدن

در مورد این دو کتاب که اولی دلیل شروع ورزشم بود و دومی راهنما و مربی‌ام قبلا این‌جا نوشتم.

- حافظ چه می‌گوید

احمد کسروی در این کتاب(جزوه بگوییم بهتر است) سعی می‌کند ثابت کند حافظ و سعدی و امثالهم پایه گذار بسیاری از پلیدی‌های فرهنگ ایرانی‌اند و می‌گوید آیشان کاری نکرده‌اند جز دعوت به تنبلی و کاهلی و انفعال...

خود باید بخوانید...

- The little match girl

- Choo Choo

- The Little House

- Dear God

این کتاب‌های ساده و کودکانه را به انگلیسی خواندم برای تقویت زبانم که متاسفانه نمی‌توانم سطحش را متوسط هم بنامم. البته خواندنش بی لذت هم نبود.

- تختخوابت را مرتب کن

یک کتاب روانشناسی و انگیزشی که حرف جدیدی ندارد و فقط آن چه را که خودمان می‌دانیم به ما یادآوری می‌کند. ما به این یادآوری‌ها احتیاج داریم. حتی خداوند هم می‌گوید که این قرآن جز یادآوری برای جهانیان نیست.

- فقط برای تفریح

این کتاب داستان خلق سیستم عامل لینوکس را از زبان مبدعش لینوس تروالدز شرح می‌دهد. این کتاب اگر چه برای اهالی فن آوری جذاب‌تر است اما خواندن طرز فکر تروالدز خالی از لطف نیست؛ لینوکس همزمان با نسخه‌های اولیه‌ی ویندوز و مکینتاش شروع به کار کرد و او هم اگر می‌خواست می‌توانست مانند بیل گیتس و استیو جابز از راه فناوری ثروتمند شود اما می‌خواست فقط تفریح کند.


 و اما باقی کتاب‌ها

- صبحانه در تیفانی(رمانی فوق العاده جذاب، فیلمش هم ساخته شده)

- چای نعنا(سفرنامه مراکش منصور ضابطیان)

- سه قصه(اولین کتاب داستان ایرج طهماسب کلاه قرمزی)

- چاه به چاه(داستانی جذاب از رضا براهنی)

- راهنمای مردن با گیاهان دارویی(رمانی خاص که راوی‌اش یک نابیناست)

- مزخرفات فارسی(نوشته رضا شکراللهی نویسنده وبلاگ وزین خوابگرد که در مورد صحیح نوشتن می‌گوید و خواندنش برای فارسی زبانان ضروری است)

- فوت و فن‌های تربیت کودک(این کتاب را قبل از به دنیا آمدن آیین خواندم، الان آیین نزدیک به یک سال دارد و لازم است این کتاب را بازخوانی کنم)

- پرسپولیس( نوشته مرجانه ساتراپی که قبلا انیمیشنش را دیدم)


پی‌نوشت: این مطلب فواد انصاری را که دیدم تصمیم گرفتم من هم در مورد کتاب‌های سال پیش بنویسم.

موافقین ۰ مخالفین ۰

دویدن و راهنمای مقدماتی آن

من دویدن را با انگیزه‌ای که از خواندن کتاب «از دو که حرف می‌زنم از چه حرف می‌زنم» نوشته‌ی «هاروکی موراکامی» گرفتم، شروع کردم و کتاب «راهنمایی مقدماتی دویدن» را برای افزودن دانشم در مورد صحیح دویدن خواندم.
در کتاب «از دویدن که حرف...» می‌زنم خواندم که می‌شود ورزشی را از زمانی که دیگر نوجوان نیستی و حتی سال‌های ابتدای جوانی‌ات هم گذشته است شروع کنی(همانطور که موراکامی از ۳۳ سالگی شروع کرد) و مهمتر از آن می‌توان دویدن را تا میانسالی و حتی بعد از آن ادامه داد و این ایام را سرزنده‌تر و بانشاط‌تر گذراند.(همانطور که موراکامی ۶۰ ساله همچنان می‌دود)
با خودم گفتم یافتم همدم تنهایی مابقی عمرم. همیشه به آن‌ها که هنری دارند غبطه می‌خوردم، آن‌ها که دستی به نوشتن دارند، سازی می‌نوازند، به زیبایی خطاطی می‌کنند یا صورت و منظره‌ای را بر بوم . نقش می‌زنند. و این هنرها بهترین دوست و رفیق آن‌هاست.
با خود گفتم شاید دویدن بتواند جایگزینی البته کم ارزش‌تر برای من باشد و شروع کردم، از حدود ۳ ماه پیش. مسیری خلوت پیدا کردم، کفش‌های ورزشی بی‌استفاده‌ام را پوشیدم، هدفون بی‌سیمم را برداشتم و شروع کردم به دویدن، هفته‌ای ۳ یا ۴ بار.
از همان ابتدا هم نتایج معجزه‌آسایش را دیدم، انگار بدنم منتظر حرکتی بود تا سریعا خودش را سازگار کند با آنچه ذهنم می‌خواهد، من که از دویدن امتحان دو ۵۴۰ متر دوران مدرسه را در یاد داشتم که با بریدن و از نفس افتادن همراه بود، کم کم توانستم بیش از چند کیلومتر را به راحتی بدوم.
در همین حین بود که خدواند دوستی را از در غیب فرستاد تا راهنمایم باشد، او که چندین ماه پیش از من دویدن را شروع کرده بود مربی‌ از راه دورم شد و راه و چاه را به من نشان داد... الان هم که این سطر‌ها را می‌نویسم  خودم را آماده می‌کنم تا بتوانم تا ۲ ماه دیگر یک نیم ماراتون(۲۱ کیلومتر و چند متر) را بدوم.
این کتاب «راهنمای مقدماتی دویدن» هم همه چیز علمی درباره دویدن دارد، این که چرا بدویم، متن‌های انگیزشی درباره دویدن، پیش‌نیازهای دویدن، راهنمای تغذیه، توضیحی در مورد مصدومیت‌های احتمالی و یک برنامه ۱۳ هفته‌ای برای دویدن که شما را برای اینکه بدون مشکلی بتوانید ۱۰ کیلومتر بدوید آماده می‌کند.

صفحه گودریدز من

صفحه استراوا من


۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰