۲ مطلب در بهمن ۱۳۹۵ ثبت شده است

سرگرمی‌های محل کار

تمام کوشش را می‌کند تا جلب توجه کند، اگر خاطره‌گویی و خالی‌بندی و پرش جفت پایش در صحبت دیگران و منم منم زدن‌هایش افاقه نکردند می‌رود سراغ سوت زدن و بلند و خندیدن و عجیب عطسه کردن... بعد از هر تلاش هم اطرافش را می‌پاید تا ببیند موفق شده است یا نه.
و دیدن و نادیده‌گرفتن همکار ۳۵ ساله دبستانی‌ام شده است یک بازی سرگرم‌کننده روزانه

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰

گوهرهای اجلالی*

خیلی وقت ها لازم نیست کاری کرد، همین که کاری نکنی خودش بزرگترین کار است. برای چایی صبحگاهی رفتم آبدارخانه، ۷-۸ نفر از همکاران جمع شده بودند و بر سر دریافتی و کارانه بحث می‌کردند و صدایشان را بلند می‌کردند و... سریع لیوانم را برداشتم رفتم بیرون توی حیاط چایی را نوشیدم، یک آن حس کردم که خیلی حالم خوب شد، همین که از اون جمع و قیل و قال شان و انرژی منفی که فضای آبدارخانه را پر کرده بود فاصله گرفتم انگار از آرامش پر شدم.
همین حس را هر وقت از بحث های سیاسی دور شدم هم داشتم. یا از جمعی که خیلی حرف میزدن حرف هایی که اکثرا در مورد خودشان نبود.
قیاسی در ابعاد خیلی بزرگتر به من میگه که خیلی از توصیه ها برای پرهیز بوده تا انجام. مثلا روزه، دوری از غیبت و تهمت، چله نشینی و... قانون فیزیکی اش هم میگوید وقتی خالی بشی از چیز دیگری پر میشی. وقتی از حرف پول و سیاست و... دور بشی از چیز دیگری که دل نشین‌تره پر میشی.
--

گر تو این انبان ز نان خالی کنی
پر ز گوهرهای اجلالی کنی


موافقین ۰ مخالفین ۰