فاطمه یکی از بهترین‌های بیان در مطلب مفید جدیدش در مورد اثر شتر مرغی نوشته و توضیح داده است که افراد به صورت طبیعی گرایش به شنیدن و پیگیری اخبار مثبت دارند و وقتی اخبار حاکی از چیزی است که برخلاف میل آن‌هاست مثل کبک سرشان را در برف فرو می‌برند تا با ندیدن واقعیت‌های تلخ را حذف نمایند.

فاطمه ضمن مطلب از پادکستی که با این موضوع شنیده و مقاله‌ای تکمیلی که در پایان مطلبش معرفی کرده چندین مثال آورده، من هم بدون نیاز به فکر زیاد می‌توانم چند مورد را ذکر کنم. مثلا دیده‌ام که در یک رقابت ورزشی وقتی تیمی در ابتدای امر نتایج بدی می‌گیرد، هوادارانش مابقی بازی‌ها را پیگری نمی‌کنند و حتی پیش آمده در حین تماشای فوتبال بعد از دریافت چند گل، تلویزیون را خاموش کنند. یا طرفداران حاضر در استادیوم ورزشگاه را ترک کنند...

 

اثر شتر مرغی در بسیاری از مواقع موجب ضرر فرد یا افراد می‌شود مانند مثالی که در مطلب اصلی ذکر شده بود و عدم تمایل سرمایه‌گذاران در بورس برای پیگیری اخبار سقوط ارزش سهامشان باعث نیاندیشیدن به راه حل‌های لازم و ضرر‌های بیش‌تر ایشان شد. اما برای من مثال‌های شخصی‌تری نیز وجود دارند، مثلا من زبان می‌خوانم، ورزش می‌کنم و سعی می‌کنم از لحاظ اخلاقی فرد بهتری شوم. گاه فرصت‌هایی پیش می‌آید که خودم را در این موارد تست کنم و اگر اخبار خیلی صریح به من بگویند: «داداچ داری اشتباه می‌زنی» ممکن است بجای اصلاح راهم و تغییر روش‌هایی که در پیش گرفته‌ام به صورت ناخودآگاه و بر اثر این شترمرغ درون، دیگه سراغ این ارزیابی نروم.

 

جک مربوط به عنوان: وقتی توی روزنامه خوندم که سیگار چقدر ضرر داره و عامل چندین سرطان هست، خیلی نگران شدم و تصمیم گرفتم از این به بعد دیگه روزنامه نخونم.

 

مثال نقص مربوط به عنوان: اخبار بد اقتصادی، گرانی همه چیز، بخصوص دلار، مردم ایران با یک شادی و هیجان خاصی اخبار گرانی‌ها را به هم میدهند، فهمیدی پراید رسیده ۵۰ میلیون؟ پیاز شده ۱۲ هزار تومن؟ حتی بارها دیده‌ام که برای هیجان انگیزتر شدن اخبار بد، غلو هم می‌کنند، نوشته بود مسواک شده ۵۰ هزار تومن، تعجب کردم رفتم دیجی کالا را چک کردم قیمت‌ها بین ۸ تا ۱۵ هزار تومان بودند، یک مسواک خاص ۴۰ هزار تومان، بهش گفتم، گفت من لثه‌های حساسی دارم و باید همان ۴۰ تومنی را استفاده کنم :|

 

توجیه مثال نقص بالا: شاید مردم از بالا رفتن قیمت‌ها انتظار خاصی دارند، مثلا اینکه این افزایش یک سقفی داشته باشد، یا اگر به حد خاصی رسید اتفاق حاصی بیافتد، مثلا مردم فلان کار کنند تا عاقبت به خیر شویم... من نمی‌دانم.

 

خوبی اثر شترمرغی: وقتی کاری از ما ساخته نیست شاید همان بهتر باشد که ندانیم، مثلا همین اخبار بد سیاسی، دانستنش دردی را دوا می‌کند؟ کاری از ما ساخته است؟ شاید ندانشتش موجب حفظ آرامشمان شود.

 

پی‌نوشت نامربوط: چرا این ادیتور مطلب و نظرات بیان این‌قدر زشت و کریه شده؟