دوست تازهای در گودریدز یافتهام که در بیان هم خانه دارد. او به هنگامهی آغاز دوستیمان خواندن کتاب «جوانمرد نام دیگر تو» را به من پیشنهاد کرده بود. دیروز از فیدیبو خریدم و امروز خواندمش. نوشتهی عرفان نظرآهاری است که قبلا چند کتاب دیگر از او خوانده بودم و قلمش را دوست میداشتم.
این کتاب کوچک گنجینهای است از چهل روایت از شیخ ابوالحسن خرقانی، عارف نامی که از نورالعلوم و تذکرالاولیا دست چین شدهاند، به همراه مقدمهای خوب از نویسنده.
از میان روایات یکی را که بیشتر پسندیدم را برایتان نقل میکنم.
مردم میگفتند: راههای رسیدن به خدا بسیار است.
جوانمرد میگفت: دو راه است و بیشتر نیست.
یکی راه ضلالت و یکی راه هدایت.
راه ضلالت راه بنده به خداست و راه هدایت راه خدا به بنده.
پس اگر کسی بگوید به سوی خدا میروم، بدان که اشتباه میکند. زیرا تنها کسی میتواند به سوی خدا برود که میبرندش که میکشندش.
جوانمرد هنوز داشت میگفت که کشیدند و بردند.
شما هم بر من منت گذارده کتابی به من معرفی کنید.
به قول مولانا:
"صبر پرید از دلم عقل گریخت از سرم
تا به کجا کشد مرا مستی بیامان تو"
یا محتشم که میگه:
"شوق درون به سوی دری میکشد مرا
من خود نمیروم دگری میکشد مرا
یاران مدد که جذبهٔ عشق قوی کمند
دیگر به جای پرخطری میکشد مرا
ازبار غم چو یکشبه ماهی به زیر کوه
شکل هلال مو کمری میکشد مرا
صد میل آتشین به گناه نگاه گرم
در دیدهٔ تیز بین نظری میکشد مرا
من مست آن قدر که توان پای میکشم
امداد دوست هم قدری میکشد مرا
دست از رکاب من بگسل محتشم که باز
دولت عنان کشان بدری میکشد مرا"
اخیرا در حال خوندن کتاب "شعاع شمس" هستم. به نظرم کتاب خیلی خوبیه و زبان سادهای هم داره. این کتاب تفسیری نو و امروزی هستش بر غزلیات شورانگیز مولانا که توسط کریم فیضی طبق دیدگاههای فلسفی و عرفانی دینانی تألیف و منتشر شده، دوست داشتین مطالعه کنین.