یکی از مادران در میانهی روایتش در هفتهی چهل و چند نوشته بود: «لیس للانسان الا ما سعی» این آیه ترمزم را کشید، به یاد آنچه میخواهم و مدتی است برایش سعی نمیکنم افتادم، هشدار داده بود لیس للانسان بهش نخواهی رسید مگر...
این آیه را در نوجوانی از روی لوگوی موتور سیکلت یاماها ۱۰۰ مونتاژ ایران دوچرخ خوانده بودم، یک دایره بود داخلش یک کمک فنر و یک دو شاخه به نشانهی فرمان، دورتا دورش هم این آیه را نوشته بودند با فونتی بولد.
سورهی عصر هم با چنین الگویی هشدار میدهد «ان الانسان لفی خسر الا الذین آمنو و وعملوا الصالحات» همگی در حال زیانید بجز آنانکه... اول همه را میگذارد کنار بعد خوبها را سوا میکند. شعار اصلی اسلام هم همینطور لا اله الا الله هیچ خدایی نیست جز الله.
عزیزی میگفت پدرش از او پرسیده: علی چندتا رفیق داری؟ فکر کردم و گفتم یکی شاید هم دوتا و انتظار داشتم پدرم بگوید هزار دوست کم و یک دشمن زیاد است و نصیحتم کند ولی برخلاف تصورم تشویق هم کرد و گفت احسنت حالا قدر همین یکی دو نفر را بدان. میگفت حالا بعد از ۴۰ سال هنوز با این دو نفر رفیق هستم و از برادر به من نزدیکتر هستند.
اینکه همه و همهچیز خوب و ایدهال است شعاری بیش نیست، باید خوبها را سوا کرد و برای رسیدن به خوبیها تلاش کرد و مداومت داشت.
خواندم برایم بسیار جالب بود