من به طور منظم وبلاگ میخونم و از زمان مرحوم گودر به بعد معمولا از طریق فیدخوانها. بعد از آنکه گودر را ناجوانمرادانه کشتند، چندین مورد را تست کردم، فیدلی، فیلیپ دورد نت وایبز و بالاخره در اینوریدر آرام و قرار گرفتم و آن جا مستقر شدم.
اگر موردی باشه که عنوان جذابی داشته باشه ولی فیدش کامل نباشه و یا احساس کنم نیازی هست که نظرم را با نویسنده در مورد مطلبش در میان بگذارم روی لینک مطلب کلیک میکنم تا مطلب کامل را بخوانم و یا بتوانم حرفی بزنم.
اما جدیدا میبینم که خیلی از وبلاگها امکان ارسال نظر را حذف کردهاند و یا امکانش هست ولی کسی نظری نمیدهد، بعضی وبلاگها هم مانند هیچستان من اصلا بینندهای ندارد تا نظری بنویسد. اما در اغلب وبلاگهای به ظاهر پر رفت و آمد هم خبری نیست.
حتی به حساب توییتر نویسنده یک وبلاگ پرسابقه و پربیننده نوشتم: قبلا هم مطالب وبلاگ وزین شما را میخواندیم و هم نظرات خوانندگان فرهیختهاش را، دروغ نگفتهام اگر ادعا کنم پیش از این، آنچه از بحثهای ذیل مطلبت میآموختیم کمتر از مطلب اصلی نبود. آیا وبلاگخوانها منقرض شدهاند یا دلیل دیگری دارد؟
پاسخش این بود که بینندگانم اصلا کم نشدهاند اما چون نظرات ارزشمندی وجود ندارد، دیگر نظری را تایید نمیکند.
شاید این پاسخ برای حفظ گرمی بازار وبلاگش بود تا مشتریان بخش تبلیغاتش را حفظ کند اما به زبان بیزبانی اعتراف میکرد که حداقل وبلاگخوانها از کیفیتشان کم شده.
شاید هم ما قدرت تحمل نظر دیگری نداریم، مثلا کسی بیاید و بگید فلان جا اشتباه نوشتی و یا در فلان مورد حق با شما نیست.
زمانی از تحول وب ۲ صحبت میکردند و آن را رسانهای دوطرفه میدانستند، اما گذشت زمان نشان داده ما از صحبت(حتی شنیدن تنها) یکطرفه بیشتر خوشمان میآید. خیلیها هم وبلاگشان را تبدیل کردهاند به کانال آن هم بدون اینکه راهی برای ارتباط با نویسنده باقی بگذارند.