این شوخی نامردان است که امید می‌دهند و سپس باز پس می‌گیرند و بر نومیدشدگان از ته دل می‌خندند.
#مرگ_یزدگرد
تحملم تمام شد در توییتر فحش آبداری کشیدم بر سانسورچی
از این لحظه خیلی جدی به مهاجرت فکر میکنم
آخرین مطلب
پربیننده ترین مطالب
بایگانی
- مرداد ۱۴۰۰(۱)
- تیر ۱۴۰۰(۱)
- خرداد ۱۴۰۰(۱)
- اسفند ۱۳۹۹(۲)
- بهمن ۱۳۹۹(۲)
- آبان ۱۳۹۹(۱)
- مهر ۱۳۹۹(۱)
- مرداد ۱۳۹۹(۱)
- تیر ۱۳۹۹(۱)
- ارديبهشت ۱۳۹۹(۳)
- فروردين ۱۳۹۹(۲)
- بهمن ۱۳۹۸(۱)
- دی ۱۳۹۸(۳)
- آذر ۱۳۹۸(۱)
- آبان ۱۳۹۸(۳)
- مهر ۱۳۹۸(۱)
- مرداد ۱۳۹۸(۸)
- خرداد ۱۳۹۸(۶)
- ارديبهشت ۱۳۹۸(۶)
- فروردين ۱۳۹۸(۶)
- اسفند ۱۳۹۷(۹)
- بهمن ۱۳۹۷(۹)
- دی ۱۳۹۷(۷)
- مهر ۱۳۹۷(۱)
- مرداد ۱۳۹۶(۱)
- خرداد ۱۳۹۶(۱)
- فروردين ۱۳۹۶(۱)
- بهمن ۱۳۹۵(۲)
- دی ۱۳۹۵(۱)
- آذر ۱۳۹۵(۵)
- آبان ۱۳۹۵(۴)
پیوندهای روزانه
پیوندها
فاطمه .ح
از این لحظه به آزادی فکر میکنم. به فرار. و به دلتنگی.
Zara
ما به درجه ای رسیدیم که هیچ وعده ای کوچکترین امیدی به دل های ما نخواهد آورد.
مدتی ست که دست از همه چیز کشیده ام .و فکر میکنم به زودی باید در انتظار روزی باشم که به اختیار دست از زندگی بکشم.
آن هم نوعی مهاجرت هست.چون با این شرایط عملا امکان مهاجرت برای من که نه پول دارم نه شغل و ...وجود ندارد.
و با این همه ناامیدی چه کنیم...
مدتی ست که دست از همه چیز کشیده ام .و فکر میکنم به زودی باید در انتظار روزی باشم که به اختیار دست از زندگی بکشم.
آن هم نوعی مهاجرت هست.چون با این شرایط عملا امکان مهاجرت برای من که نه پول دارم نه شغل و ...وجود ندارد.
و با این همه ناامیدی چه کنیم...
توییتر رو چطور باز می کنید :/ ؟
نت وصل شده مگه ؟